کد خبر: ۷۱۷
۳۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

از حفاظت بیت امام تا رشادت در «خیبر»

کارنامه حضور سردار شهید رمضان عامل در دفاع مقدس با فهرست بلند‌بالایی از عملیات‌ها گره خورده است. او پیش از این نیز در روزهایی که ضد‌انقلاب با هدف جبران کینه شکست در انقلاب، در لجاجت انتقام از مردم بود، اوایل سال۵٩ به افتخار خدمت حفاظت از بیت امام‌خمینی(ره) در جماران رسیده بود. در طول دوران دفاع مقدس همواره از او به‌عنوان یکی از بهترین‌های حوزه اطلاعات و عملیات، طراحی عملیات و فرماندهی گردان‌ها و یگان‌های خراسان در سال‌های ۵٩ تا ۶٢ یاد می‌شد.

کارنامه حضور سردار شهید رمضان عامل در دفاع مقدس با فهرست بلند‌بالایی از عملیات‌ها گره خورده است؛ عملیات ا... اکبر، ثامن‌الائمه(ع) (حصر آبادان)، طریق‌القدس، فتح‌المبین، بیت‌المقدس، آزادی خرمشهر، والفجر مقدماتی، والفجر یک و ٣ و ۴ و سرانجام خیبر. پیش از این نیز در روزهایی که ضد‌انقلاب با هدف جبران کینه شکست در انقلاب، در لجاجت انتقام از مردم بود، اوایل سال۵٩ به افتخار خدمت حفاظت از بیت امام‌خمینی(ره) در جماران رسیده بود. در طول دوران دفاع مقدس همواره از او به‌عنوان یکی از بهترین‌های حوزه اطلاعات و عملیات، طراحی عملیات و فرماندهی گردان‌ها و یگان‌های خراسان در سال‌های ۵٩ تا ۶٢ یاد می‌شد.

فرمانده تیپ امام‌صادق(ع) در اولین روز ماه مبارک رمضان در سال‌١٣۴٠ در محله عامل مشهد به دنیا آمد. درست همانند دیگر شهدا و انقلابیون، ابتدا در مدرسه انقلاب به درس‌آموزی پرداخت و راه این شیفتگی را در پیروی از خط و رسم امام(ره) دید.

 

برداشت محصول و نبرد در غائله کردستان

انقلاب که پیروز شد به‌همراه دوستش هادی مجردی از میدان شهدا که آن روزها به نام میدان مجسمه می‌شناختندش، سوار ماشین‌های جهاد سازندگی می‌شد و برای کمک به برداشت گندم به روستاها می‌رفت. او هم در کمک به روستاییان مشارکت می‌کرد و هم درزمینه تبلیغ و فعالیت‌های فرهنگی در روستاها مشارکت فعال داشت. هم‌زمان با این فعالیت‌ها، غائله کردستان شروع شد و او برای اولین‌بار سلاح به دست گرفت. بعد از آن هم زمانی که جنگ آغاز شد یک پای حضور در جبهه‌ها شد. هادی مجردی، یکی از دوستان نزدیکش می‌گوید: زمانی که جنگ شروع شد، ما درحال فعالیت در جهاد سازندگی و سپاه بودیم. در پی ساخت وسایل نظامی در خیابان سردادور، کوره‌ ریخته‌گری برای نارنجک راه انداخته بودیم. همان زمان امام فرمودند دفاع و جهاد از اهم واجبات است و ما هم از فرمان امام پیروی کردیم.

با تجربه ارزشمندی که رمضان در دوران انقلاب و جهاد سازندگی به دست آورده بود، به‌همراه شهید بابا رستمی راهی جبهه شد و در ابتدا به‌عنوان تک‌تیرانداز و خدمه نفربر مشغول خدمت شد.

او در سال۱۳۶۰ در مناطقی همچون بستان، چزابه و دب حردان، به‌عنوان فرمانده گردان، مشغول انجام وظیفه و در همین دوران در ایستگاه حسینیه، از ناحیه پا مجروح شد. او در سال‌های بعد و در عملیات مسلم‌بن‌عقیل در سال۱۳۶۱ نیز فرماندهی گردان را به عهده داشت. بااین‌حال فرماندهی در عملیات، او را از مشی دوستی و همراهی با دیگر رزمندگان دور نکرد، به‌گونه‌ای‌که مثل بسیاری دیگر از رزمندگان آب و غذا و مهمات را به دوش می‌گذاشت و به خط اول جبهه می‌برد. دومین سابقه مجروحیت وی در همین عملیات رقم خورد، به‌گونه‌ای که ترکش به دست و ریه او اصابت کرد. او بعداز دوره کوتاهی از درمان در مشهد، دوباره به جبهه بازگشت و به‌عنوان جانشین تیپ امام صادق(ع)، عملیات والفجر مقدماتی، والفجر یک و ۲ را هدایت کرد.

با تجربه ارزشمندی که رمضان در دوران انقلاب و جهاد سازندگی به دست آورده بود، به‌همراه شهید بابا رستمی راهی جبهه شد و در ابتدا به‌عنوان تک‌تیرانداز و خدمه نفربر مشغول خدمت شد.

در دوران جنگ از او به‌عنوان یکی از سرآمدان طرح و برنامه در جبهه جنگ نام می‌بردند، آن‌چنان‌که در درک و فهم نظامی شهید‌عامل همانند بهترین استادان نظامی در دانشگاه‌های جهان بود. این درک و هوش آن‌قدر بود که وقتی برای شناسایی می‌رفت و برمی‌گشت، کمتر کسی درباره اطلاعات و داده‌های آماری او از دشمن دچار تردید می‌شد.

در این آمد‌و‌شدها برای شناسایی دشمن، شهید حسن باقری (مسئول شناسایی یگان‌ها) هم او را همراهی می‌کرد و در مسیر شناسایی، دو‌سه‌روز پشت دشمن به کمین می‌نشستند و رفت‌وآمد دشمن، تجهیزات و نقل‌وانتقال نیروهایش را کنترل می‌کردند. او در این راه به‌خوبی به تحلیل کارشناسی دشمن برای احتمالات حمله، دفاع و میزان آتش تهیه دشمن می‌رسید.

مجردی، هم‌رزم او از تواضع و محبوبیت وی در‌میان رزمندگان این‌گونه می‌گوید: ترس در دلش راه نداشت و همیشه پیشتاز بود. شهیدعامل آن‌چنان متواضع و برادرانه با نیروها رفتار می‌کرد که همه حتی آن‌هایی که فقط چند روز با او کار کرده بودند، به‌شدت به او علاقه‌مند می‌شدند. او همواره پیگیر کارهای مربوط‌به جنگ و جبهه بود و روش جالبی برای جذب نیرو و سازمان‌دهی آن‌ها به کار می‌گرفت. خودش به استقبال نیروها در ایستگاه‌های بین راه (مثلا اندیمشک) می‌رفت و سوار قطار می‌شد. نیروها را همان‌جا شناسایی و دعوت به کار می‌کرد. وقتی نیروها وارد منطقه می‌شدند بعضی‌ها می‌گفتند ما می‌خواهیم با آقای عامل کار کنیم. همه تعجب می‌کردند که این نیروهای تازه‌وارد از کجا او را می‌شناسند.

ترس در دلش راه نداشت و همیشه پیشتاز بود. شهیدعامل آن‌چنان متواضع و برادرانه با نیروها رفتار می‌کرد که همه حتی آن‌هایی که فقط چند روز با او کار کرده بودند، به‌شدت به او علاقه‌مند می‌شدند.

 تانک‌هایی که مثل قایق شده بود

نقل است هنوز سه ماه از زمان تشکیل گردان زرهی امام‌صادق(ع) نگذشته بود که بچه‌های همین گردان ٩٠‌تانک و نفربر از دشمن غنیمت گرفتند تا در ادامه عملیات والفجر مقدماتی با ١١٧‌تانک و نفربر غنیمتی که حتی گلوله‌هایش هم غنیمتی بود، برگزار شد. اما این‌ها تمام هنرمندی شهید‌رمضان عامل نبود و او چیره‌دستی خاصی در تعمیر زیرساخت‌های فنی سلاح‌های سنگین داشت. در آن زمان نگهداری تانک‌ها و نفربرهای روسی سختی خاص خودش را داشت، به‌گونه‌ای‌که در‌ازای حضور ١۵‌دقیقه‌ای هر نفربر در آب، نیازمند ۶ساعت نگهداری بود اما با ابتکاراتی که شهید‌عامل به خرج می‌داد، هر نفربر می‌توانست هفت‌ساعت در آب فعالیت کند.

در روزهایی که وزارت سپاه تشکیل شد، او نماینده تام‌الاختیار فرماندهی در وزارت سپاه شد. در‌این‌میان، برادراین شهید گران‌قدر (شهید‌حسن عامل) نیز با پیروی از شیوه مدیریت فنی برادرش توانست تغییرات شایان‌توجهی در موتور تانک‌ها ایجاد کند تا این تانک‌ها با بهترین بازدهی ممکن در عملیات بدر و والفجر‌٨ از اروند عبور کنند و حتی به‌عنوان قایق مورد استفاده قرار بگیرند و به آن طرف آب

برسند.

در عملیات والفجر‌۴ در پنجوین جنگید و در یکی از همین روزها به قصد همراهی با شیعیان جنوب لبنان در نبرد با رژیم اسرائیل، راهی این کشور شد. روزهای حضورش در لبنان به ٣٠‌روز نرسیده بود که برای نبرد دوباره با مزدوران بعثی، به جبهه فرا‌خوانده شد. در عملیات خیبر در جایگاه فرمانده تیپ امام‌صادق(ع)، رشادت‌های زیادی از خود نشان داد. پس‌از عبور دادن نیروهای تحت فرماندهی‌اش از هورالهویزه و تصرف پاسگاه‌ها و جاده‌های مواصلاتی عراق، سرانجام ۵‌اسفند‌ماه سال‌۶۲، در منطقه «الصخره» از ناحیه سر مجروح و به فیض عظیم شهادت نائل شد. وقتی در پنجمین روز اسفند، سردار رمضان عامل به شهادت رسید، برادرش حسن در‌عین تأثر فراوان، همچنان مایل بود در خط حمله باقی بماند اما به اصرار دیگر هم‌رزمان برای تشییع پیکر برادر، به مشهد برگشت تا یک سال بعد از شهادت رمضان، حسن نیز به برادر شهیدش بپیوندد.

 

در خط برادر

شهید حسن عامل دو سال بعد‌از تولد برادر به دنیا آمد. او نیز که در زندگی الگویی همانند رمضان داشت، از شش‌سالگی به اقامه نماز می‌پرداخت و از هفت‌سالگی فریضه روزه را به جا می‌آورد. کنجکاوی و علاقه به کارهای فنی، ویژگی بارز حسن بود، به‌گونه‌ای‌که از پایان سال اول دبیرستان (کلاس نهم) راهی رشته فنی و تراش‌کاری شد. همراهی با برادر در فعالیت‌های انقلابی، یکی دیگر از افتخارات کارنامه این شهید گران‌قدر بود. او با صدور فرمان امام برای تشکیل ارتش ٢٠‌میلیونی به بسیج پیوست. 

در سال‌۶١ به عضویت سپاه درآمد و پس از آن به‌عنوان عضو یکی از گردان‌های زرهی راهی جبهه شد. او پس از عملیات شهید رجایی در جبهه کوشک، از ناحیه پای راست مجروح شد و مدتی در بیمارستانی در شهر اصفهان بستری شد و مدتی نیز در منزل تحت مداوا قرار گرفت. پس از شرکت در غائله سرکوبی منافقین، دوباره راهی جبهه شد. در دوران حضور در جبهه نیز صوت دلنشین دعای کمیل و توسل او، به شب‌های جمعه و چهارشنبه جبهه شور و حال خاصی می‌بخشید. 

شهیدعامل در واحد زرهی و در عملیات مسلم‌‌بن‌عقیل، امام زین‌العابدین(ع)، والفجر مقدماتی، والفجر یک و والفجر‌٣ شرکت کرد. بعد‌از عملیات والفجر ٢، به‌دلیل استعداد و تجربه‌ای که در بخش تعمیرات زرهی داشت، طی مأموریتی، به تعمیر نفربرها و تانک‌های به غنیمت گرفته‌شده از دشمن مشغول شد. با فرا‌رسیدن عملیات خیبر در سال ١٣۶٢، دوباره به جبهه برگشت و در همان عملیات، برادرش شهید شد. پس‌از شهادت برادر نیز اعلام کرد که راه درست برادر را تا شهادت ادامه خواهد داد و سرانجام در ٢٢‌اسفند سال ۶٣ در عملیات بدر به فیض شهادت رسید.

 

چهره‌های آسمانی دو برادر

سوم اسفند سال گذشته بود که با مشارکت شهرداری مشهد، بنیاد شهید و برخی دستگاه‌های دیگر، نقاشی دیواری این دو سردار شهید در ابتدای خیابان عامل رونمایی شد. این نقاشی که اثر هنرمند مطرح کشور، «احمد منصوب» است که در ابعاد ١٢ در ١۵ متر روی دیواری بلند ترسیم شده است.

 

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44